رای وحدت رویه 791

رأي وحدت رويه شماره 791 هيأت عمومي ديوان عالي كشور در خصوص لزوم سبق احراز تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي انتظامي قضات بر رسيدگي به دعواي جبران خسارت ناشي از تقصير يا اشتباه قاضي

مقدمه

جلسه هيأت ‌عمومي ديوان عالي كشور در مورد پرونده وحدت رويه رديف 99 /12 رأس ساعت 30 :8 روز سه ‌شنبه،

مورخ 17 /4 /1399 به ‌رياست حجت ‌الاسلام‌ والمسلمين جناب آقاي سيداحمد مرتضوي مقدم، رييس محترم ديوان ‌‌عالي ‌‌كشور و با حضور جناب آقاي محمد علمي، نماينده محترم دادستان ‌كل‌ كشور و شركت آقايان رؤسا، مستشاران و اعضاي ‌معاون كليه شعب ديوان ‌عالي ‌كشور، در سالن هيأت‌ عمومي تشكيل شد و پس از تلاوت آياتي از كلام الله مجيد و قرائت گزارش ‌پرونده و طرح و بررسي نظريات مختلف اعضاي شركت‌‌ كننده در خصوص مورد و استماع نظر نماينده محترم دادستان ‌كل‌ كشور كه به ‌ترتيب‌ ذيل منعكس ‌مي‌ گردد، به ‌صدور رأي وحدت‌ رويه ‌قضايي شماره 791 – 17 /4 /1399 منتهي گرديد.

الفگزارش پرونده

به استحضار مي ‌رساندبر اساس گزارش ۵۷۵۲۴ – 12 /05 /1398 واصله از دفتر امور دعاوي و قراردادهاي معاونت حقوقي رييس جمهور از شعب هشتم و دوازدهم دادگاه‌ هاي تجديدنظر استان تهران با استنباط متفاوت از مقررات مربوط به نحوه رسيدگي به دعاوي مطالبه خسارت ناشي از تقصير و اشتباه قضات دادگاه‌ ها، آراء مختلفي صادر شده است كه خلاصه جريان امر، ذيلاً منعكس مي ‌شود:

الف) حسب محتويات پرونده ۳۰۰۶۷۷۰ شعبه هشتم دادگاه تجديدنظر استان تهران، آقاي قربان … به طرفيت دولت جمهوري اسلامي ايران و آقايان ۱مددشير ، ۲ناصر ، ۳حسينعلي … و ۴خانم مهوش … به خواسته صدور حكم به پرداخت خسارت ناشي از اشتباه يا تقصير قاضي در حوزه قضايي شهرستان تهران اقامه دعوي كرده است و شعبه ۲۰۸ دادگاه عمومي حقوقي پس از رسيدگي‌ هاي لازم، طي دادنـامه ۹۶۰۱۹۰۰ – 26 /12 /96 با توجه به اينـكه به موجـب ماده ۳۰ قانـون نظارت بر رفتار قضات مصوب 17 /07 /90 و ماده ۲۴ آيين ‌نامه اجرايي قانون مذكور، مصوب 25 /۲ /92 رياست محترم قوه قضاييه، رسيدگي به دعوي جبران خسارت ناشي از تقصير يا اشتباه قاضي، منوط به احراز تقصير يا اشتباه وي در دادگاه عالي انتظامي قضات است و به دلالت نامه شماره 100 /600 /20447 /9000 تاريخ 14 /11 /96 تقصير قضات مورد نظر تاكنون در مرجع يادشده به اثبات نرسيده است و در وضعيت فعلي (قبل از اثبات تقصير يا اشتباه در دادگاه عالي انتظامي قضاتموجبات رسيدگي فراهم نمي‌ باشد مستنداً به ماده ۲ قانون آيين دادرسي دادگاه ‌هاي عمومي و انقلاب در امور مدني قرار عدم استماع دعوي صادر كرده است و پس از تجديدنظرخواهي از اين رأي شعبه هشتم دادگاه تجديدنظر استان تهران طي دادنامه ۹۸۶۲۱ – 23 /4 /98 چنين رأي داده است:

«اولاً راجع به تجديدنظرخواندگان رديف‌ هاي سوم و چهارم به لحاظ استرداد دعوي بدوي طي دادنامه ۹۶۰۱۴۸ – 16 /8 /1396 همان شعبه تعيين تكليف شده و صدور مجدد رأي وجاهتي نداشته استثانياً، ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات رسيدگي به موضوع را در صلاحيت دادگاه عمومي حقوقي قرار داده و ماده ۳ قانون آيين دادرسي مدني دادگاه‌ را مكلف به رسيدگي در ماهيت نموده است. ثالثاً، دادگاه مي ‌بايست بر اساس ماده ۳۰ مذكور نسبت به بررسي اركان و شرايط مسئوليت مدني اقدام سپس و عندالاقتضا، احراز تقصير را ضمن گردشكاري از دادگاه عالي انتظامي قضات استعلام و اصدار رأي مي‌ كرد مع ‌الوصف و مستنداً به مواد ۳۴۸، ۳۵۳ و ۳۶۵ قانون آيين دادرسي ضمن نقض دادنامه تجديدنظرخواسته، پرونده جهت رسيدگي ماهوي راجع به تجديدنظر خواندگان رديف اول و پنجم به دادگاه محترم بدوي اعاده مي ‌شود

ب) به دلالت محتويات پرونده ۹۷۱۴۳۵ شعبه دوازدهم دادگاه تجديدنظر تهران، در مورد دعوي آقاي رضا … به طرفيت وزارت دادگستري و آقايان ۱رمضان ، ۲شعبان … و ۳قربان … به خواسته صدور حكم به پرداخت خسارت ناشي از اشتباه يا تقصير قاضي و ساير خسارت‌ هاي قانوني در شعبه ۲۰۸ دادگاه عمومي تهران طي دادنامه ۹۷۰۰۹۹۴ – 25 /07 /97 با توجه به اينكه به موجب ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات و ماده ۲۴ آيين ‌نامه اجرايي قانون مذكور مصوب 25 /02 /92 رسيدگي به دعوي جبران خسارت موضوع خواسته منوط به احراز تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي انتظامي قضات است و به دلالت نامه 100 /600 /20447 /9000 – 14 /11 /96 تقصير مزبور تاكنون در مرجع يادشده به اثبات نرسيده است و دعوي در وضعيت فعلي (قبل از اثبات تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي انتظامي قضاتقابل استماع نيست مستنداً به ماده ۲ قانون آيين دادرسي مدني قرار عدم استماع دعوي صادر شده و شعبه دوازدهم تجديدنظر استان تهران به موجب دادنامه ۹۸۲۰۰۶۴۶ – 30 /04 /98 پرونده فوق ‌الاشعار، چنين رأي داده است:

«… نظر به اينكه براي مطالبه خسارت اثبات سه عنصر اصلي ضروري مي ‌باشد، وجود فعل زيان ‌آور، ورود ضرر و رابطه سببيت و فعل زيان ‌آور همانا اثبات تقصير و اشتباه قاضي در دادگاه محترم عالي انتظامي قضات است و هدايت اشخاص به محاكم حقوقي بدون اثبات اين مقدمه و پذيرش دعوي آنها صحيح نبوده و اعلام نظر قضات ارجمند شعبه دوم دادگاه عالي انتظامي قضات قابل متابعت در دادگاه نبوده زيرا مطابق مقررات قانوني مدعي مي ‌بايست توأم با دادخواست تقديمي تمامي دلايل و مدارك خويش را در جهت ابلاغ به مخاطب براي دفاع تقديم دادگاه نمايد و مرجع مذكور مجرايي براي تحصيل دليل به نفع مدعي نداشته و ارجاع تقاضاي او به دادگاه انتظامي به منزله تحصيل دليل براي مدعي استبر اين اساس عدم پذيرش در وضعيت حاضر مطابق با مقررات قانوني و اصول دادرسي بوده همانطور كه پاسخ مرجع محترم مذكور در صفحه ۳۲ پرونده مؤيد عدم محكوميت قضات مخاطب دعوي مي ‌باشدبنابراين با استناد به مواد ۳۴۸، ۳۴۹، ۳۵۳، ۳۶۵ قانون آيين دادرسي مدني با رد اعتراض، دادنامه صادره از دادگاه محترم نخستين را تأييد و استوار مي ‌نمايد، رأي دادگاه قطعي است

با توجه به مراتب مذكور چون شعب هشتم و دوازدهم دادگاه تجديدنظر استان تهران مطابق استدلال ‌هاي مذكور در فوق با استنباط متفاوت از ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۳۹۰ در موارد مشابه آراء مختلف صادر كرده ‌اند، لذا در اجراي ماده ۴۷۱ قانون آيين دادرسي كيفري تقاضاي طرح موضوع در جلسه هيأت عمومي را دارد.

معاون قضايي ديوان عالي كشور در امور هيأت عمومي – غلامعلي صدقي

بنظريه نماينده دادستان كل كشور

احتراماً، در خصوص پرونده وحدت رويه قضايي رديف 99 /12 هيأت عمومي ديوان عالي كشور، به نمايندگي از دادستان محترم كل كشور، به شرح آتي اظهار عقيده مي ‌گردد:

۱– شعبه محترم هشتم دادگاه تجديدنظر استان تهران، دعوي جبران خسارات موضوع ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات را قبل از اثبات تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي انتظامي قضات، قابل استماع دانسته استاما شعبه محترم دوازدهم دادگاه تجديدنظر استان تهران، چنين دعوايي را غير قابل استماع مي ‌داند.

۲ ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات مقرر مي‌ دارد: «رسيدگي به دعوي جبران خسارت ناشي از اشتباه يا تقصير قاضي موضوع اصل يكصدو هفتاد و يكم (۱۷۱قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در صلاحيت دادگاه عمومي تهران استرسيدگي به دعوي مذكور در دادگاه عمومي منوط به احراز تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي است.» بر اين اساس احراز اركان ثلاثه دعوي مطالبه خسارت مذكور در صلاحيت دو مرجع حقوقي و انتظامي قرار گرفته است.

۳ـ چنانچه دعوي حقوقي مطالبه خسارت مطرح نگرديده باشد، مستفاد از محتواي ماده مذكور و اطلاق كلمه «رسيدگي» كه مؤيد كل فرآيند دادرسي مي‌ باشد و كاركرد آن در مفهومي عام كه شامل پذيرش دعوي نيز مي ‌باشد و ضرورت قطعيت توجه دعوي و جزميت آن و الزامات منطق حقوقي، ايجاب مي ‌نمايد كه خواهان پس از صدور حكم دادگاه عالي انتظامي به تفكيك احراز تقصير يا احراز اشتباه، دعوي را عليه قاضي يا دولت (نه هر دواقامه نمايدهمچنان كه ماده ۲۴ آيين نامه قانون نظارت بر رفتار قضات نيز بر اين برداشت اصولي استقرار يافته است.

۴– چنانچه دعوي حقوقي، مطالبه خسارت مطرح شده باشد همچنان كه اختلاف محاكم ناظر بر همين فرض است از يك طرف ماده ۳۰ قانون نظارت بر عدم قابليت استماع چنين دعوايي تصريح ندارد و از طرف ديگر اصولاً با وارد نبودن ايراد بر شرايط دعوي با لحاظ عمومات تكليف محاكم به رسيدگي به دادخواهي ‌ها صدور قرار عدم استماع دعوي وجاهت قانوني نخواهد داشت.

۵ در وضعيتي كه دعوي حقوقي اقامه شده است، قاعده عام اناطه مصرح در ماده ۱۹ قانون آيين دادرسي دادگاه‌ هاي عمومي و انقلاب در امور مدني، قاعده حاكم بر موضوع و قاعده خاص اناطه مقرر در ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات است و ضمن اينكه مانع از رجوع به قواعد عام شكلي آيين دادرسي مدني مي‌ گردد از بيشترين قابليت انطباق بر موضوع مطروحه برخوردار است و در چنين وضعيتي لازم است دادگاه حقوقي قرار توقف رسيدگي صادر نموده و بسته به نتيجه قضيه، اتخاذ تصميم قضايي نمايدبر اين اساس رأي صادره از شعبه هشتم دادگاه تجديدنظر استان تهران از حيث عدم تأييد قرار عدم استماع دعوي مطابق موازين قانوني تشخيص و قابل تأييد است.

جرأي وحدت‌ رويه شماره 791– 17 /04 /1399 هيأت‌ عمومي ديوان ‌عالي ‌كشور

با عنايت به ماده ۳۰ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب 17 /۷ /1390 رسيدگي به دعواي جبران خسارت ناشي از تقصير يا اشتباه قاضي موضوع اصل يكصد و هفتاد و يكم (۱۷۱قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در دادگاه عمومي حقوقي تهران منوط به احراز تقصير يا اشتباه قاضي در دادگاه عالي انتظامي قضات استبنابراين مدعي ورود خسارت مذكور ابتدا بايد درخواست خود را به دادگاه عالي انتظامي قضات تقديم و پس از احراز تقصير يا اشتباه قاضي، دعوا را حسب مورد، به طرفيت قاضي مقصر يا دولت در دادگاه عمومي حقوقي صالح اقامه كندبر اين اساس، رأي شماره 00646 مورخ 30 /04 /98 شعبه دوازدهم دادگاه تجديدنظر استان تهران تا حدي كه با اين نظر انطباق دارد به اكثريت آراء صحيح و قانوني تشخيص داده مي ‌شوداين رأي طبق ماده ۴۷۱ قانون آيين دادرسي كيفري مصوب ۱۳۹۲، در موارد مشابه براي شعب ديوان عالي كشور و ساير مراجع اعم از قضايي و غير آن لازم ‌الاتباع است.

هيأت‌ عمومي ديوان ‌عالي ‌كشور

جهت ارتباط با گروه حقوقی سلمان احدی با شماره 09120466204 تماس حاصل نمایید.

Rate this post

حتما ببینید

795

رای وحدت رویه 795

رای وحدت رویه 795 رای وحدت رویه شماره 795 هیات عمومی دیوان عالی کشور با …

جهت مشاوره کلیک کنید.