دعاوی مالی

معسر

معسرکیست؟

 در تعریف معسر می توان گفت که : معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به تأدیه دیون خود نباشد.عدم قابلیت دسترسی به مال در حکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.توضیح اینکه در مواقعی نیزمدیون مالی دارد ولی فعلا امکان فروش و پرداخت آن وجود ندارد که با اقبات این موضوع در دادگاه این شخص نیز معسر شناخته می شود.

معسر
معسر

مستثنیات دین در حالت اعسار:

هر کس به موجب حکم دادگاه به دادن هر نوع مالی به دیگری محکوم شود و از اجرای حکم خودداری کند، هر گاه محکومٌ به عین معین باشد آن مال اخذ و به محکومٌ له تسلیم می شود و در صورتی که ردّ عین ممکن نباشد یا محکومٌ به عین معین نباشد، اموال محکومٌ علیه با رعایت مستثنیات دین و مطابق قانون اجرای احکام مدنی و سایر مقررات مربوط، توقیف و از محل آن حسب مورد محکومٌ به یا مثل یا قیمت آن استیفا می شود.

مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:

الف ـ منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ علیه در حالت اعسار او باشد.

ب ـ اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.

ج ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می شود.

د ـ کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها.

هـ ـ وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.

وـ تلفن مورد نیاز مدیون

زـ مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.

تبصره ۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکومٌ علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ له به وسیله مرجع اجراکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکوم ٌعلیه خواهد شد مگر اینکه استیفای محکوم ٌبه به طریق سهل تری مانند استیفا از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکوم ٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکان پذیر باشد که در این صورت محکومٌ به از طرق مذکور استیفا خواهد شد.

تبصره ۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد، مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرح های عمرانی تبدیل به وجه گردد، یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ به از آن امکان پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد.

پرداخت نکردن

هدف معسر از طرح دعوای پذیرش اعسار:

هدف اصلی در طرح این دعوا این است که شخص یا محکوم به را پرداخت نکند یا هزینه دادرسی را برای شروع به دعوایی که او مطرح کرده نپردازد.

گاهی اوقات فردی که دعوایی را مطرح می کند توانایی پرداخت هزینه دادرسی دادگاه را ندارد و به ناچار می بایست ابتدا به دادگاه اثبات کند که وی چنین هزینه ایی را ندارد

محکوم له کسی است که حکم جزئاً یا کلاً، به نفع او صادر شده باشد. تفاوتی نمی کند که خواهان دعوا یا خوانده آن باشد.

محکوم علیه:کسی است که حکم جزئاً یا کلاً، به ضرراو صادر شده باشد. تفاوتی نمی کند که خواهان دعوا یا خوانده آن باشد.

محکوم به ،چیست؟

محکوم به، آن چیزی است که در مورد آن حکم صادر شده و یا چیزی که بین محکوم علیه و محکوم له به آن حکم شده است.

به چه نحو اعسار ثابت می شود؟

در مواردی که وضعیت سابق مدیون دلالت بر ملائت(مال دار بودن) وی داشته یا مدیون در عوض دین، مالی دریافت کرده یا به هر نحو تحصیل مال کرده باشد اثبات اعسار برعهده اوست مگر اینکه ثابت کند آن مال تلف حقیقی یا حکمی شده است در این صورت و نیز در مواردی که مدیون در عوض دین، مالی دریافت نکرده یا تحصیل نکرده باشد هر گاه خوانده دعوای اعسار نتواند ملائت فعلی یا سابق او را ثابت کند یا ملائت فعلی یا سابق او نزد قاضی محرز نباشد ادعای اعسار با سوگند مدیون مطابق تشریفات مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی پذیرفته می شود.

 

تلف حقیقی و تلف حکمی چیست؟

تلف حقیقی به این معناست که مال واقعا از بین رفته باشد مثل آتش گرفتن و سوختن و خاکستر شدن مال و یا شکستن مال در اموال شکستنی و یا خوردن مال در اموال خوردنی.

برای مثال اگر یک لیوانی بشکند و یا یک غذایی خورده شود این عبارت بر آن صدق می کند که آن مال از بین رفته و به این نتیجه می خواهیم برسیم که دیگر مالی که شکسته قابل فروش نیست به همان نحوی که مالی که فروخته شده است.

تلف حکمی به این معناست که مال در حقیقت تلف نشده و صرفا سلطه و تسلطی که مالک بر روی آن داشته از بین رفته است بدون آن که مال در خارج و در عالم ماده از بین رفته باشد.

تلف حکمی در مسائل بازار امروزه تصور کنید فردی مال شما را دزدیده، مال شما در عالم خارج از بین نرفته است اما این طور نیست که شما بتوانید در بین عرف بگویید من ماشین دارم یا حتی بخواهید آن را بفروشید. چون مالی دیگر وجود ندارد که بخواهید بفروشید و این عدم وجود به این علت است که شما به آن دسترسی ندارید و یا گم شدن یک مال یکی از مصادیق تلف مال است.

وظیفه معسر در دعوای اثبات اعسار:

مدعی اعسار باید صورت کلیه اموال خود شامل تعداد یا مقدار و قیمت کلیه اموال منقول و غیرمنقول، به طور مشروح، مشتمل بر میزان وجوه نقدی که وی به هر عنوان نزد بانک ها و یا مؤسسات مالی و اعتباری ایرانی و خارجی دارد، به همراه مشخصات دقیق حساب های مذکور و نیز کلیه اموالی که او به هر نحو نزد اشخاص ثالث دارد و کلیه مطالبات او از اشخاص ثالث و نیز فهرست نقل و انتقالات و هر نوع تغییر دیگر در اموال مذکور از زمان یک سال قبل از طرح دعوای اعسار به بعد را ضمیمه دادخواست اعسار خود کند. در مواردی که بار اثبات اعسار برعهده مدیون است و نیز در مواردی که سابقه ملائت او اثبات شده باشد هرگاه مدیون بخواهد ادعای خود را با شهادت شهود ثابت کند باید شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را به مدتی که بتوانند نسبت به وضعیت معیشت فرد اطلاع کافی داشته باشند به دادخواست اعسار خود ضمیمه نماید.

وظیفه دادگاه در مقابل مدعی اعسار:

پس از ثبت دادخواست اعسار دادگاه مکلف است فوراً با استعلام از مراجع ذی ربط و به هر نحو دیگر که ممکن باشد نسبت به بررسی وضعیت مالی محکومٌ علیه جهت روشن شدن اعسار یا ایسار او اقدام کند. در صورت ثبوت اعسار، چنانچه مدیون متمکن از پرداخت به نحو اقساط شناخته شود، دادگاه ضمن صدور حکم اعسار با ملاحظه وضعیت او مهلت مناسبی برای پرداخت می دهد یا حکم تقسیط بدهی را صادر می کند. در تعیین اقساط باید میزان درآمد مدیون و معیشت ضروری او لحاظ شده و به نحوی باشد که او توانایی پرداخت آن را داشته باشد.  صدور حکم تقسیط محکومٌ به یا دادن مهلت به مدیون، مانع استیفای بخش اجرا نشده آن از اموالی که از محکومٌ علیه به دست می آید یا مطالبات وی نیست.

خصوصیات شهود معسر، دراثبات اعسار وی:

شاهد باید علاوه بر هویت، شغل، میزان درآمد و نحوه قانونی امرار معاشِ مدعی اعسار، به این امر تصریح کند که با مدیون به مدتی که بتواند نسبت به وضعیت معیشت وی اطلاع کافی داشته باشد، معاشرت داشته (رویه ی دادگاه ها بالای ده سال را می پذیرد)و او افزون بر مستثنیات دین هیچ مال قابل دسترسی ندارد که بتواند به وسیله آن دین خود را بپردازد.

چه کسانی مطلقا معسر شناخته نخواهند شد و دادگاه دادخواست اعسار آنهار را رد می کند؟

دادخواست اعسار از تجار و اشخاص حقوقی پذیرفته نمی شود. این اشخاص در صورتی که مدعی اعسار باشند باید رسیدگی به امر ورشکستگی خود را درخواست کنند. اگر دادخواست اعسار از سوی اشخاص حقوقی یا اشخاصی که تاجر بودن آنها نزد دادگاه مسلم است طرح شود، دادگاه بدون اخطار به خواهان، قرار ردّ دادخواست وی را صادر می کند.

نمونه رای دادگاه در دعوای اعسار از پرداخت یکجای محکوم به

دادگاه با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید.

(رای دادگاه)

در پرونده حاضر خانم فرزند … با وکالت آقای سلمان احدی دادخواستی به طرفیت…..

دائر بر اعسار از پرداخت محکوم به موضوع اجراییه شماره …… صادره از شعبه 104 دادگاه عمومی حقوقی تهران مطرح که به موجب آن نامبرده محکوم به پرداخت وجه التزام تاخیر در اعاده ودیعه از۹۸/۷/۱۴ لغایت واریز و وديعة مورخ 1400/04/09 به میزان روزانه 3/000/000ریال و کلیه خسارات دادرسی و خسارت تاخیر تادیه گردیده نظر به محتویات پرونده، اظهارات خواهان به موجب لایحه تقدیمی ، گواهی گواهان استشهادیه پیوست ، پاسخ واصله حقانیت خواهان را محرز دانسته و با احراز بودن ایشان در پرداخت یکجای محکوم به حکم میگردد نامبرده 40 درصد از محکوم به را به صورت ماهیانه 60 میلیون ریال که از ابتدای هر سال 25 درصد به مبلغ اقساط افزوده میگردد تا استهلاک کامل محکوم به پرداخت نماید. برای مابقی آن (60درصد) به لحا ظ عدم کفایت ادله حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می دارد متذکر می گردد.حکم مذکور مانع از آن نیست که هرگاه مالی از محکوم علیه کشف یا معرفی و تعلق آن به ایشان اثبات گردد، اجرای حکم از محل اموال معرفی شده صورت گیرد .حکم صادره ابلاغ ظرف 20 روز قابل اعتراض در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.

 

 

 

4/5 - (1 امتیاز)
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
تماس با ما (کلیک کنید)