ولی قهری و قیم

ولی قهری و قیم

ولایت به معنای دوستی، نصرت و فرمانروایی است و در اصطلاح قدرت و اختیاری است که به‌موجب قانون به یک شخص واجد اهلیت و صلاحیت جهت اداره اموال و حقوق مالی و نیز مراقبت و مواظبت محجور تفویض گردیده است.

طبق ماده ۱۱۸۰ ق.م. طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری می‌باشد. انواع ولایت دو نوع است: ولایت عام و خاص. منظور از ولی عام حاکم یا دادستان است و منظور از ولی خاص طبق ماده ۱۱۹۴ ق.م. پدرو جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آن‌ها را نامند.

پدر و جد پدری بر چه کسانی ولایت دارند؟

پدر و جد پدری بر اشخاص ذیل ولایت دارند:

1-طفلی که به سن بلوغ نرسیده است

2-سفیه یا غیر رشید که در دوران کودکی سفه او ظاهرشده و بعد از رسیدن به سن بلوغ و کبر نیز ادامه داشته باشد.

3-مجنونی که جنون او متصل به زمان صغر باشد.

وظایف و اختیارات ولی قهری

طبق ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی، طفل صغير تحت ولايت قهري پدر و جد پدري خود می‌باشد و همچنين است طفل غير رشيد يا مجنون درصورتی‌که عدم رشد يا جنون او متصل به صغر باشد. مطابق ماده ۱۱۸۱ ق.م. پدر و جد پدری ولی قهری صغیر هستند و اختیارات و تکالیف آن‌ها در عرض یکدیگر است.

در كليه امور مربوطه به اموال و حقوق مالي مولی‌علیه ولي نماينده قانوني او می‌باشد. البته طبق رأی وحدت رویه شماره ۲- مورخ ۲۹/۱/۱۳۶۰؛ مطابق مواد ۱۲۱۶ و ۱۱۸۳ ق.م. درصورتی‌که صغیر باعث ضرر غیر شود، خود ضامن و مسئول جبران خسارت است و ولی او به علت عدم اهلیت صغیر نماینده قانونی وی می‌باشد؛ بنابراین، جبران ضرر و زیان ناشی از جرم در دادگاه جزا به عهده شخص متهم صغیر است و محکوم‌به مالی از اموال خود او استیفا خواهد شد.

وظیفه ولی قهری امور شخصی و مالی مولی‌علیه است و اختیارات او در قانون محدود نشده و در مقام تردید، اصل بر آن است که اقدامات ولی قهری با رعایت مصلحت مولی‌علیه صورت گرفته است. ید ولی قهری امانی است و با رعایت امانت و صداقت باید در مورد تمام امور مولی خود عمل نماید.

 

چه زمانی به ولی قهری امین ملحق می‌شود؟

طبق ماده ۱۱۸۴ (اصلاحی ۱/۳/۱۳۷۹)- هرگاه ولی قهری طفل رعایت غبطه صغیر را ننماید و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر مولی‌علیه گردد به تقاضای یکی از اقارب وی و یا به درخواست رئیس حوزه قضائی پس از اثبات، دادگاه ولی مذکور را عزل و از تصرف در اموال صغیر منع و برای اداره امور مالی طفل فرد صالحی را به‌عنوان قیّم تعیین می‌نماید.

همچنین اگر ولی قهری به‌واسطۀ کِبَر سن و یا بیماری و امثال آن قادر به اداره اموال مولی‌علیه نباشد و شخصی را هم برای این امر تعیین ننماید طبق مقررات این ماده فردی به‌عنوان اَمین به ولی قهری منضم می‌گردد.

بنابراین درصورتی‌که موارد زیر ثابت‌شده باشد به تقاضای بستگان محجور یا دادستان دادگاه امینی را تعیین می‌کند که با ولی در اداره امور محجور اقدامات لازم را انجام دهد:

عدم لیاقت- حیف‌ومیل اموال- خیانت در اموال- کبر سن- مرض و امثال آن.

وصی منصوب از طرف پدر  یا جد پدری

وصی به کسی می‌گویند که به‌وسیله پدر یا جد پدری برای زمان بعد از حیات آن‌ها منصوب و به اداره امور مالی طفل می‌پردازد. البته هیچ‌کدام از پدر و جد پدری نمی‌توانند با حیات دیگری برای مولی‌علیه خود وصی تعیین کنند.

بنابراین اگر پدر فوت کند و صغیر جد پدری داشته باشد نمی‌تواند برای او وصی تعیین کند. وصی تحت عنوان ولی خاص صرفاً برای اداره امور طفل بعد از وفات ولی قهری تعیین می‌گردد و باکسی که به‌عنوان وصی جهت اداره امور میت ازجمله دیون ثلث و غیره معین می‌گردد متفاوت است.

اختیارات وصی منصوب از طرف پدر و جد پدری عبارت است از:

نگهداری محجورین- تربیت و مراقبت از آن‌ها- اداره اموال آن‌ها- تعیین وصی برای مولی‌علیه بعد از فوت خود چنانچه اجازه داده‌شده باشد.

قیم کیست؟

وقتی محجورین تحت مراقبت و سرپرستی اولیا خاص نبوده و فاقد ولی باشندیا اینکه ولی  داشته باشند اماوضعیت شخص به نوعی باشد که باید برای آن‌ها قیم تعیین شود، قیم نصب می‌شود. قیم کسی است که برای حمایت و نگهداری و سرپرستی محجور و حفظ حقوق و اداره اموال او به پیشنهاد دادستان و از طرف محکمه صلاحیت‌دار تعیین‌شده باشد.

طبق ماده۱۲۱۸ ق.م. برای اشخاص زیر قیم نصب می‌شود:

1-برای صغاری که ولی خاص ندارند.

2-برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آن‌ها متصل به زمان صغر آن‌ها بوده و ولی خاص نداشته باشند.

3-برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آن‌ها متصل به زمان صغر نباشد.

صلاحیت قیم

قیم باید خصوصیاتی داشته باشد ازجمله: امانت- صداقت- اطمینان لازم برای مراقبت و نگهداری محجور.  همچنین باید دلسوز محجور بوده و صرفه و صلاح او را در نظر داشته باشد.

اشخاص ذيل نبايد به سمت قیمومت معين شوند:

1-كساني كه خود تحت ولايت يا قيمومت هستند.

2-كساني كه به علت ارتكاب جنايت يا يكي از جنحه‌هاي ذيل به‌موجب حكم قطعي محکوم‌شده باشند:

3-سرقت – خیانت‌درامانت – كلاهبرداري – اختلاس – هتك ناموس – يا منافی عفت – جنحه نسبت به اطفال – ورشكستگي به تقصیر.

4-كساني كه حكم ورشكستگي آن‌ها صادر و هنوز عمل ورشكستگي آن‌ها تصفيه نشده است.

5-كساني كه معروف به فساد اخلاق باشند.

6-كسي كه خود یا اقرباء طبقه اول او دعوائي بر محجور داشته باشند.

 قیم چگونه نصب می‌شود؟

پیشنهاد نصب قیم و یا تقاضای نصب قیم از وظایف دادستان است که به‌محض اطلاع بااینکه محجوری نیاز به قیم دارد از دادگاه صلاحیت‌دار تقاضای نصب قیم می‌نماید.

اشخاص ذیل مکلف هستند مراتب نصب قیم را به دادستان اطلاع دهند:

1-هریک از ابوین در مواردی که باید برای اولاد آن‌ها قیم معین شود.

2-در صورت نبودن ابوین اقربایی که با محجور یکجا زندگی می‌کنند.

3-زوج یا زوجه نیز در موارد لزوم.

4-طبق ماده۵۵ قانون امور حسبی مؤسسات و اشخاص زیر مکلف هستند مراتب را به دادستان اطلاع دهند:

شهرداری – اداره آمار و ثبت‌احوال – مأمورین ادارات مذکور – دهبان و بخشدار. علاوه بر این اشخاص هر دادگاهی که دعوایی نزد آن‌ها مطرح بوده و در جریان آن از وجود مهجوری مطلع شوند که فاقد ولی قیم وصی و سرپرست باشد باید چگونگی را به دادستان محل اطلاع دهد تا در مورد تعیین و نصب قیم برای آن‌ها اقدام شود.

تکالیف و اختیارات قیم چیست؟

وقتی قیم قبول قیمومت نمود وظایف و تکالیف قانونی او شروع می‌شود برای این‌که در کلیه امور نمایندگی دارد.

طبق ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی مواظبت شخص مولی‌علیه و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است. طبق ماده ۷۹ قانون امور حسبی قیم باید در تربیت و اصلاح حال محجور سعی و اهتمام نموده و در امور او رعایت مصلحت را بنماید.

منظور از مراقبت و مواظبت حفظ جان کودک در قبال خطرات و صدماتی است که احتمالاً ممکن است متوجه او شود که شامل نگهداری در محل و جای مناسب و تهیه غذا و خوراک و وسایل زیست و تأمین وسایل بهداشت و درمان و محیط سالم برای وی و همچنین مواظبت بر این‌که از ناحیه محجور خطری متوجه جان و مال کسی نشود.

درزمینه تربیت و رشد فکری و اخلاقی صغیر قیم موظف است به شیوه‌ای عمل نماید که متناسب با اوضاع‌واحوال اجتماعی و خانوادگی وی بوده و برابر عرف محل به اصلاح و تعلیم و تربیت و آموزش یا حرفه و کار متناسب برایش همت گمارد.

قیمی که تقصیر در حفظ مال مولی‌علیه بنماید مسئول ضرر و خسارتی است که از نقصان یا تلف آن مال حاصل‌شده است اگرچه نقصان یا تلف مستند به تفریط یا تعدی قیم نباشد.

طبق ماده ۱۲۳۹ق.م. هرگاه معلوم شود كه قيم عامداً مالي را كه متعلق به مولی‌علیه بوده جزو صورت دارایي او قيد نكرده و يا باعث شده است كه آن مال در صورت مزبور قيد نشود مسئول هر ضرر و خساراتي خواهد بود كه از اين حيث ممكن است به مولی‌علیه وارد شود به‌علاوه درصورتی‌که عمل مزبور از روي سوءنیت بوده قيم معزول خواهد شد.

وظایف قیم نسبت به اموال و حقوق مالی مولی‌علیه

مهم‌ترین وظایف قیم در مورد اموال مولی‌علیه عبارت است از:

1-صورت‌برداری از کلیه اموال – نگهداری اموال محجور – فروش اموال ضایع شدنی – فروش اموال منقول غیرضروری.

2-در باب فروش اموال غیرمنقول طبق قانون مدنی و قانون امور حسبی قیم از فروش آن‌ها منع شده است مگر در مواردی که رعایت صرفه و صلاح محجور در نظر گرفته‌شده و دادستان هم اجازه داده باشد گاهی اوقات ممکن است درآمد محجور برای تأمین هزینه خودش و سایر اشخاص واجب نفقه کافی نباشد و چنانچه مخارج زندگی آن‌ها پرداخت نشود دچار مشکلات مالی بشوند در این صورت قانون اجازه داده است قیم با موافقت دادستان و با در نظر گرفتن مصلحت مولی‌علیه آن‌ها را بفروشد و یا رهن بگذارد.

اگر قیم بدون اجازه دادستان آن‌ها را بفروشد یا به رهن بدهد و دادستان تنفیذ نکند معامله باطل و بی‌اعتبار است.

آیا معامله قیم با محجور صحیح است؟

قیم نمی‌تواند شخصاً طرف معامله با محجور واقع شود و معامله‌ای انجام دهد که خود مدیون مولی‌علیه گردد مگر باوجود سه شرط:

1-با رعایت غبطه مولی‌علیه

2-با نظر و موافقت دادستان

3-داشتن ملائت و اعتبار مالی.

اختیار قیم در مورد صلح دعوا

اگر محجور دعوایی داشته باشد قیم نمی‌تواند آن را به صلح و سازش برگزار نماید یعنی حق صلح و مصالحه ندارد مگر با اجازه دادستان چراکه قانون مدنی در ماده ۱۲۴۲ ق.م. تصریح نموده: قیم نمی‌تواند دعوای مربوط به مولی‌علیه را به صلح خاتمه دهد مگر با تصویب مدعی‌العموم.

ازدواج و طلاق زن محجور

درصورتی‌که پزشک ازدواج مجنون را لازم بداند قیم با اجازه دادستان می‌تواند برای مجنون ازدواج نماید و هرگاه طلاق زوجه مجنون لازم باشد با پیشنهاد دادستان و تصویب دادگاه قیم طلاق می‌دهد.

هزینه اداره امور محجور

قیم می‌تواند برای انجام امر قیمومت مطالبه اجرت کند میزان اجرت مزبور با رعایت کار قیم و مقدار اشتغالی که از امر قیمومت او حاصل می‌شود و محلی که قیم در آنجا اقامت دارد و میزان عایدی مولی‌علیه تعیین می‌گردد.

در چه مواردی قیم عزل می‌شود؟

1-اگر معلوم شود كه قيم فاقد صفت امانت بوده و يا اين صفت از او سلب شود.

2-اگر قيم مرتكب جنايت و يا مرتكب يكي از جنحه هاي ذيل شده و به‌موجب حكم قطعي محكوم گردد:

سرقت – خیانت‌درامانت – كلاهبرداري – اختلاس – هتك ناموس – منافسات عفت – جنحه نسبت به اطفال – ورشكستگي به تقصير يا تقلب.

3-اگر قيم به علتي غير از علل فوق محکوم‌به حبس شود بدین‌جهت نتواند امور مالي مولی‌علیه را اداره كند.

4-اگر قيم ورشكسته اعلان شود.

5-اگر عدم لياقت يا توانائي قيم در اداره اموال مولی‌علیه معلوم شود.

6-در مورد مواد ۱۲۳۹ و ۱۲۴۳ و ۱۲۴۴ با تقاضاي مدعی‌العموم.

 

قیم شدن مادر

آیا قیم شدن مادر امکان پذیر است؟ در ادامه این سوال مهم و شرایط قیم شدن مادر را مورد بررسی قرار می دهیم.

در هر سال بسیاری از افراد همسر خود را از دست می دهند و بنیان خانواده آن ها از هم می پاشد. بعد از فوت مرد مشکلات بسیاری برای خانواده به وجود می آید یکی از این مشکلات نگهداری و سرپرستی از بچه ها است. طبق قانون تا زمانی که پدر بزرگ در قید حیات باشد بعد از فوت پدر، قیمومت با ایشان است اما بعد از فوت پدر بزرگ یا دلایل دیگر، که به عدم پذیرش بچه منجر می شود دادگاه قیم را انتخاب خواهد کرد.

اولویت دادگاه در انتخاب قیم، مادر است. اگر مادر استطاعت مالی داشته باشد طبق قانون قیمومت که در اداره مالی از قیم استفاده می شود، مادر می تواند اولین گزینه بعد از پدر بزرگ باشد.

نکته قابل توجه : اگر زن ازدواج مجدد کند در بیشتر موارد اداره سرپرستی، قیمومت را از مادر خواهد گرفت بنابراین اداره سرپرستی قیمومت را به یکی از اقوام درجه یک پدر یا مادر خواهد سپرد اگر چنین فردی نبود یا صلاحیت نداشت اداره سرپرستی یک نفر را به عنوان امین انتخاب خواهد کرد.

این فرد امین باید قیم فرزند زن را انتخاب کند. قیم باید در تمام امور مالی اعم از فروش یا انتقال اموال بچه ها به اداره سرپرستی مراجعه کرده و اجازه کسب کند.

مراحل درخواست قیم شدن مادر

اگر مادری می خواهد قیمومت و اداره امور مالی فرزندش را برعهده بگیرد باید در مرحله اول با ارائه مدارک فوت پدر طفل، ثابت کند مرد فوت شده است.

با نوشتن تقاضا در یک برگه به اداره سرپرستی مراجعه کند باید در نامه بنویسد که همسرش فوت کرده است و مدارک فوت را همراه برگه داشته باشد در مرحله دوم در تقاضا نامه به قیمومت فرزند اعلام کرده باشد.

در مرحله بعد دادخواست بعد از بررسی، مادر را به عنوان قیم اعلام خواهد کرد. بعد از آن او می تواند امور مالی فرزند را به علت مصلحت اندیشی و منفعت فرزند انجام دهد. اما باید به این موضوع توجه شود که دخالت در امور مالی یک حق بی حد و مرز نیست.

چه روندی را اداره سرپرستی طی می کند

اداره سرپرستی بعد از دریافت تقاضانامه جهت قیم شدن فرد، به مرجع انتظامی محل سکونت و اقامت فرزندان، دستور خواهد داد برای نگهداری و حفظ حقوق، از تمام اموال منقول و غیر منقول فرد متوفی صورت برداری خواهد شد این عمل برای این انجام می شود که مبادا اموال حیف و میل شود.

مدارکی از جمله گواهی فوت، کپی شناسنامه صغیر، کپی شناسنامه فرد شایسته و صالح که آماده قیم شدن است، باید به اداره سرپرستی تحویل داده شود.

در این شرایط طبیعتا مادر کودک تقاضا قیمومت خواهد کرد.

مراجع انتظامی بعد از تحقیق از اهالی محل در مورد شایستگی و صلاحیت فرد نتیجه بررسی را به همراه کپی شناسنامه مادر و دیگر مدارک به اداره سرپرستی تقدیم می نماید.

اگر مادر نخواهد قیم شود

اگر مادر در کشور حاضر نباشد به طور مثال برای تحصیل در کشور دیگر به سر می برد یا در مواردی حاضر به قبول سرپرستی نیست در نتیجه فردی صالح از بستگان برای وظیفه  قیمومت انتخاب می شود.

اگر فردی نباشد خود اداره سرپرستی شخصی را به عنوان قیم انتخاب خواهد کرد این فرد ممکن است از کارمندان مورد اطمینان اداره باشد. بعد از تایید صلاحیت پرونده به اداره سرپرستی باز خواهد گشت و قیم نامه به قیم تحویل داده خواهد شد.

جهت مشاوره تلفنی یا واتساپی با شماره 09120466204 تماس بگیرید.

Rate this post

درباره سلمان احدی

همچنین ببینید

اذن خروج از کشور

اذن خروج از کشور.   یکی از دغدغه‌های بسیاری از زنان و دختران، بحث اذن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
تماس با ما (کلیک کنید)